مرسی که هستی

ساخت وبلاگ
.یک‌جایی، دیگرتمام می‌شویهرقدر هم غرقِ روزمرگی، بی‌تفاوتی... بی‌همه‌چیزیتمام خواهی شددیگر که هیچ راضی‌ات نکندو آن چه، یا که، که راضی‌ات کند، به هیچ هم حسابت نکندیا به مطلقِ منفیِ احتمال هم در دسترست نباشدحتا در رویاها دیگر،که رویاها هم خسته‌ می‌شوندبس اوردوز کرده‌اندو پس‌وپیش شده‌انددر خودارضایی‌‌های ذهنیِ سکوت و تاریکی.تمام می‌شوی اما به نفس‌های خسته‌ات سرپایی. سرپایماز سر تا پایم درد.چرا درد را برعکس هم می‌کنم، درد می‌شود؟شاید باید متلاشی‌اش کرد... دَدَر می‌بری مرا؟!رویایی ندارم اما اگر قول بدهی به دَدَربردنم، رویا می‌بافم آن دَدَر مرگ باشد، حتا جهنم هم، می‌بافم برایش رویاهایم را.دیگر از گناهانم و افسانه‌های مذهبی نمی‌ترسم برایشدَدَری شده‌ام دیگر.دست، فقط یک دست می‌خواهم حتا اگر آندستِ پانته‌‌آبرای خودکشی‌اش باشد.من هم... در بی‌‌وزنی مطلق هستمو سربار برای اطرافیانم،لذت را مدت‌هاست گم،به بیماری‌هایم، انگیزه‌ای برای دوست‌داشتن هم پیدا نمی‌کنم،حتا خودم را.هر چه هست، در ذهن بیمار و خسته‌ام، هوس است.ندیده‌ام تو را،اما همان شب که نامه‌ی خودکشی‌ات را خواندم،پانی شدی برایم.انگار برای جفت‌مان نوشته بودی‌اش.آخر دَدَری شده‌ام پانی.فقط یک دست برای رهایی مرسی که هستی...
ما را در سایت مرسی که هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ghahveyetalkhh بازدید : 56 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 10:15

.این شاید شعر را شب نوزدهم تیر نوشتم. در یک مهمانی و بی‌حوصله از حرف‌های مزخرف، یکی از دخترهای به‌زور چادریِ فامیلرا مدل نوشتنم کرده بودم برای خودم.و واژه‌هایی که آمدند، با پایانی هولناک! ....فردای این شاید شعرم، میلان کوندرا، در جسارتم به او، به ابدیت پیوست.بهت‌زده‌ام از قتل ناخواسته‌ام.برچسب‌ها: میلان کوندرا مرسی که هستی...
ما را در سایت مرسی که هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ghahveyetalkhh بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 10:15

. . ......... بیست‌وسومین سالگرد درگذشت احمد شاملو مرسی که هستی...
ما را در سایت مرسی که هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ghahveyetalkhh بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 10:15